حقوق و ادبیات (4)

علی صابری

چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند.(حافظ)

در دادنامه پیش رو که موضوع آن مطالبه وجه چک است دادرس تا آنجا که وضعیت عادی و معمولی است و به عبارتی حالت (کپی-پیست )یا به قول عامه سری کاری حاکم است عادی می نویسد و قلمش طبق عادت است فرمولی را درست یا غلط از پیش آموخته ، بدون تغییر قلم می زند اما آنجا که آهنگ آن دارد تا وکیل دوم خواهان را از حق الوکاله محروم بداند به یک حق الوکاله رأی دهد و آن را متعلق به وکیل بداند که در جلسه حاضر شده بدین دلیل که وضعیت از پیش تعیین شده ای حاکم نیست معلومات ادبی خویش را به رخ می کشد. جدا از آنکه در چیستی موضوع تصمیم درست است یا نه (آن را در ستون آموخته ها و اندوخته های یک وکیل در وبسایت سیمرغ عدالت مرور خواهیم کرد) واژه های بکارگرفته شده را آن چنان که مدنظر این ستون است با هم خواهیم کاوید واژه هایی چون  ” دوتا وکیل “،” شگرد خاص خود” و عبارت “حتی حضور هم ندارند،دارند و این کارها را انجام می دهند” و “یکی از وکیل ها” . می بینید که در این دو سطر چه اندازه مسئله نهفته است . پیش تر دادرسی نوشته بود (وکیل خواهان با زیرکی … ، بنگرید به دکتر عباس میرشکاری – درپیشگاه قاضی- صفحات 85 الی 95 )با حسن نیت زیرکی را هوشمندی تلقی کردیم نه مکر و حیله ، اینجا دادرس نگاشته است “شگرد” که معلوم نیست منظورش و چه مثبت آن به معنای فوت و فن است یا آنچه گاه به مجرمان نسبت می دهند . “حتی حضورهم ندارند،دارند” نیز از شگفتی های ادبی دادنامه است و می رسیم به عبارت “این کارها را انجام می دهند ” و نمی دانیم آیا دادرس شیفته مصرع آمده از حافظ بر پیشانی این نوشته بوده یا چیز دیگری را درنظر داشته. به هرحال ما که آگاه نیستیم این کارها ،کارهای خوبی است یا بد ، نتیجه دادنامه معنی دوم را تائید می کند اما به هرحال جدا از درستی یا نادرستی تصمیم، شکل نگارش تناسبی با دادرسی عادلانه و منصفانه نداشته. با ادبیات حقوقی که هیچ حتی ادبیات رایج و عمومی جامعه فاصله بسیار دارد. باشد که این ریزنگاشته ها وضع نوشتاری را بهبود بخشد.

کلاسه پرونده :85/1/2882 شماره دادنامه 3046 تاریخ :7/12/85

خواهان م.ن با وکالت آقایان ح.م و م.ع

خوانده:ح.ن

خواسته:مطالبه وجه

رای دادگاه

…. و حق الوکاله یک وکیل به لحاظ اینکه اولاً برای وصول دوفقره چک دوتا وکیل لازم نیست. ثانیاً وکیل ردیف دوم خواهان اصلاً در جلسه دادگاه حاضر نشده و هیچگونه وکالتی انجام نداده است تا مستحق حق الوکاله باشد (متاسفانه بعضی از وکلا با شگرد خاص خود از جمله (قید مشترکاً و منفرداً) در وکالتنامه قصد اخذ حق الوکاله از هر پرونده ای حتی حضور هم ندارند دارند.لذا اینکارها را انجام می دهند) و هزینه دادرسی به مأخذ محکوم به که در اجرای احکام محاسبه خواهد شدو در حق خواهان صادر و اعلام می دارد و نسبت به حق الوکاله یکی از وکیل های خواهان، خواسته ایشان را به لحاظ عدم ضرورت به دو وکیل فاقد وجاهت قانونی تشخیص داده.لذا مستنداً به ماده 521 قانون آیین دادرسی مدنی حکم به بطلان و رد آن صادر و اعلام می دارد حکم صادره به استناد ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی حضوری است ظرف بیست روز پس از ابلاغ به طرفین قابل اعتراض و تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر استان قم می باشد.

دادرس شعبه اول دادگاه عمومی حقوقی قم-لطفی لو

دیدگاه شما