حقوق و ادبیات (9)

علی صابری

پیشکش به دکتر حسن جعفری تبار که عناوین نوشته هایش ادبیاتی نو در حقوق آفرید و چه زیبا در زیرعنوانی موضوع نوشته را توضیح داد. متن نوشته ها نیز ادبی است و کارا و نه فقط زیبا.

در دادنامه شماره  9209970909100013 مورخ 92/10/17 شعبه 6 شهرستان قم میخوانیم { لیکن چون با اسقاط مذکور، منظور طرفین این مقدار از غبن که عرفاً‌ مغتفر و قابل اغماض نیست، نمی‌باشد …} می شد حتی بجای غمض عین از چشم پوشی استفاده کرد. دادرس دادگاه می خواهد بگوید اسقاط این مقدار یا به عبارتی غبن افحش مد نظر طرفین نبوده و عرف اینگونه اسقاط را نمی پذیرد. چنین رقمی را درخور چشم پوشی و بخشش نمی داند. به فرض که غمض عین را در پارسی آشنا بدانیم و معتقد باشیم سره نویسی کمتر ممکن است و عربی و پارسی به هم آمیخته مغتفر نامأنوس است. اشتباه تایپی و غیره نیست .در لغت نامه های عربی دارای معناست. از ریشه «غفران» و به معنای «درگذشتن و بخشودن» است. با نظم جمله نیز جور در می آید اما در پارسی امروز نه جایگاه دارد نه کاربرد. قم شهر فضل و فقه است اما ساختار حقوق ما برای این واژه بارمعنایی خاصی پیش بینی نکرده، نوشتنش اگر به معنی داشتن دانش باشد بی گمان در فهم و پیشبرد علم حقوق تأثیر منفی دارد و برازنده دادرس در مقام دادرسی نیست. همین جا یادآور شوم که آنچه مورد سنجش و چالش است نه رویه قضایی بلکه رویه حقوقی است. قلم کارشناس و وکیل و مدیر دفتر نیز نگریسته می شود و این مفهوم را برساخته اند تا گسترده تر موضوع را در دید آوریم. برای نمونه در محیط مجازی و گروه تلگرامی پیش گفته دادنامه ای دیدم از شعبه 23 دیوان عالی کشور با موضوع استحقاق زوجه بر اجرت المثل روزهای زناشویی حتی در فرض عدم تمکین. آنجا دادرسان دیوان هنگام آوردن فشرده پرونده و اظهارات وکیل خواهان رفتن زوجه و فرزندان به منزل پدری و ترک خانه را با واژه «گسیل شدن» بیان کرده بودند که گرچه شاید نادرست نباشد اما از کاربرد اصلی دور است و معنا را دور می کند. به هرحال چون نوشته وکیل را ندیده ایم داوری ممکن نیست اما اگر انگاره را بر درستی یادداشت دادرسان دیوان بدانیم گسیل شدن نیز باوجود پارسی بودن دور از ذهن است و در معنی بکارگرفته شده مراد را خیلی به ذهن متبادر نمی کند البته این دسته بندی و بخش بندی ها درخور بازنگری هستند. موشکافی راه را برای درآوردن قواعد استاندارد باز می کند. هرچند ابوالحسن نجفی نیز با وجود کتاب «غلط ننویسیم» گاه از موضع خود کوتاه می آمد و راه را برای تراوش ذهن باز می گذاشت. به هر رو «مغتفر» واژه ای است که نه ضرورتی برای بکارگیری آن وجود دارد نه بار معنایی اختصاصی در علم حقوق و حتی فقه دارد و به نوعی واپس گردی محسوب می شود اگر نبودند دوستان فرهنگستان و بویژه همت استاد متین دفتری شاید هنوز هم به دادسرا می گفتیم پارکه و … .

دیدگاه شما