حقوق و ادبیات (6)

علی صابری

دادنامه پیش رو نیز در محیط مجازی سرووصدای زیادی کرده ،جدا از درستی یا نادرستی استدلال ها و افزون بر آنکه ارجاع به کتب که دادرسان زمانی آن را حتی در لوایح وکلا بر نمی تافتند اکنون به دادنامه ها راه یافته و خوب و بدش محل درنگ است، آنچه را در این ستون قرار است پی بگیریم مسائل ادبی است . طبق قانون اساسی زبان رسمی کشور پارسی است، به فرض که دادرسی مجاز باشد تحقیقات خویش در حقوق تطبیقی را در دادنامه بازگو کند مکلف است همپایه (معادل) واژه های خارجی را ذکر کرده و حتی از آن بالاتر بدون آوردن واژه بیگانه همپایه پارسی را بیاورد.تکیه گاه دیگرمان در چالش ادبی در این دادنامه واژه (متواری) است . دادرس به ظاهر برای محکم کردن استدلال خویش بر اینکه مهریه سنگین نه تنها خوشبختی نمی آورد بلکه زیان آور است به خیال خود واژه ای برگزیده تا استواری استدلال را به رخ بکشد اما چنانکه پیش تر نیز نوشتم واژه ها بار معنایی دارند . (متواری) در کاربرد معمول خویش جرم را متبادر به ذهن می کندکاربرد  آن در درگیری های سیاسی و امنیتی بیشتر است. جدا از ماهیت حتی اگرکاربست مانند این واژه را در دادنامه درست بدانیم برای نشان دادن عدم تمایل زوجین به ازدواج به جهت ترس از مهریه شاید (گریز) مناسب تر و بسنده باشد در سنجش با (متواری) .البته که اصولاً برای نشان دادن و ریشه یابی انگیزه در مسائل خانوادگی نوشته های روانشناسیک و جامعه شناسیک مجرای واقعی هستند و نه دادنامه ها. (گریز) یا هر واژه دیگری مانند آن نیز ضروری نیست اما بی گمان از (متواری) با کاربستی که پیش تر گفتم با قواعد ادبی حاکم بر دادنامه نویسی و اصول دادرسی بیشتر منطبق است هرچند اصولاً (گریز)،(فرار)،(متواری شدن) و غیره واژه هایی نیستند که برازنده آوردن در دادنامه های مدنی باشند.

اینک برگزیده ای از دادنامه

شماره دادنامه:9409972164801828

تاریخ تنظیم: 94/9/30

شماره دادنامه: 940998216801078

خواسته:مطالبه مهریه

رای دادگاه

«… برعکس تحقیقات حکایت از متواری شدن طرفین از ازدواج حتی پس از طلاق دارد…»

محمدامین وحدانی نیا -رئیس شعبه 275 دادگاه حقوقی تهران

دیدگاه شما